ز شیر شتر خوردن و سوسمار عرب را رسیده است به جای کار که تاج کیانی کند آرزو تفو بر تو ای چرخ گردو تفو . به کام تو گردد سپهر بلند دلت شاد بادا تنت بی گزند . توانا بود هرکه دانا بود ز دانش دل پیر ، برنا بود کیف صورتی داستان
هفت خوان - خان رستم
همه چیز درباره رستم
تو ,تفو ,ز ,توانا ,گزند ,تنت ,بی گزند ,تنت بی ,گزند توانا ,توانا بود ,بود هرکه
اشتراک گذاری در تلگرام
تبلیغات
درباره این سایت